جدول جو
جدول جو

معنی گرد آورنده

گرد آورنده((~. وَ رَ دِ))
فراهم کننده
تصویری از گرد آورنده
تصویر گرد آورنده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گرد آورنده

گرد آورنده

گرد آورنده
گرد کننده فراهم آورنده جمع کننده: روایت کرد ابوالقاسم بن غسان گرد آورنده اخبار آل برمک
فرهنگ لغت هوشیار

گردآورنده

گردآورنده
گردکننده. فراهم کننده. جامع: روایت کرد ابوالقاسم بن غسان گردآورندۀ اخبار آل برمک. (تاریخ بخارا). رجوع به گرد آوردن شود
لغت نامه دهخدا

گرد آوریدن

گرد آوریدن
گرد آوردن: سپاهی که نوروز گرد آورید همه نیست کردش زناگه شجام. (دقیقی)
فرهنگ لغت هوشیار