جدول جو
جدول جو

معنی گراش

گراش((گَ))
پریشانی، آشفتگی، کراش، خراش، غراش
تصویری از گراش
تصویر گراش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گراش

گراش

گراش
قصبه ای است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 22هزارگزی باختر لار و کنار راه فرعی لاربه خنج. از نقاط گرمسیری و مالاریائی است. دارای 832تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

گراش

گراش
سه فرسخی مغربی شهر لار است. (فارسنامۀ ناصری ص 291)
لغت نامه دهخدا