جدول جو
جدول جو
Ads

معنی گذاردن

تصویری از گذاردن
تصویر گذاردن
گذاردن
((گُ دَ))
گذاشتن، نهادن، طی کردن، سپردن، منعقد کردن، برقرار کردن
فرهنگ فارسی معین