جدول جو
جدول جو

معنی گاو موسی

گاو موسی((وِ))
گاوی که طبق روایت قرآن می بایست قوم بنی اسرائیل به امر حضرت موسی قربانی کنند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گاو موسی

گاوموسی

گاوموسی
مراد گاوی است که ذکر آن در سورۀ بقره آمده و بنی اسرائیل به امر موسی میبایستی آن گاو را که موسی توصیف آن را کرده بود قربانی کنند:
نور شمع از نقاب زردی یافت
گاو موسی بها بزردی یافت.
نظامی
لغت نامه دهخدا

گاو ماهی

گاو ماهی
گاو زمین، در باور قدما، گاوی که بر پشت یک ماهی قرار گرفته و زمین بر روی شاخ او است، برای مِثال ز زخم سمش گاوماهی ستوه / به جستن چو برق و به هیکل چو کوه (فردوسی - لغت نامه - گاوماهی)
گاو ماهی
فرهنگ فارسی عمید

گاو میری

گاو میری
مرضی است ساری و بسیار خطرناک و مهلک. سرایت این بیماری بسیار سریع است و با کمال سهولت بواسطه حیوان و انسان و آلات و ادوات منتشر میشود و همچنین دامهای سالم بر اثر تماس یا آشامیدن از آب اگر لاشه گاو طاعونی در مجرای آن افکنده شود مبتلی میشوند. گاو مرگی از از گاو به گوسفند و بزهم سرایت میکند ولی بحیوانات دیگر و انسان سرایت نمی نماید بطوری که شیر و کره و پنیر گاو طاعونی را میتوان مصرف کرد. پس از ورود میکرب ببدن حیوان پس از 4 تا 10 روز مرض ظاهر میگردد. حیوان مبتلی اشتهایش کم میشود شیرش رو بکاهش مینهد جانور محزون و تنبل بنظر میرسد و سرفه کوتاهی میکند و نشخوارش هم نامرتب میگردد و سپس تب میکند و ظهور تب از لرزش موی وی آشکار میشود. بتدریج راه رفتن برای او مشکل میگردد. جانور بسیار ضعیف و کله اش بطرف پایین آویخته میشود. اشک چشم مرتبا روبافزایش مینهد پلکهای چشم کاملا قرمز شده ورم میکند و در آن قی خشک دیده میشود و آب از آن میریزد و نیز از بینی مایع لزج بد بویی خارج میشود طاعون گاوی گاو میری وبای گاوی یوت گاو
فرهنگ لغت هوشیار

گاو مرگی

گاو مرگی
مرضی است ساری و بسیار خطرناک و مهلک. سرایت این بیماری بسیار سریع است و با کمال سهولت بواسطه حیوان و انسان و آلات و ادوات منتشر میشود و همچنین دامهای سالم بر اثر تماس یا آشامیدن از آب اگر لاشه گاو طاعونی در مجرای آن افکنده شود مبتلی میشوند. گاو مرگی از از گاو به گوسفند و بزهم سرایت میکند ولی بحیوانات دیگر و انسان سرایت نمی نماید بطوری که شیر و کره و پنیر گاو طاعونی را میتوان مصرف کرد. پس از ورود میکرب ببدن حیوان پس از 4 تا 10 روز مرض ظاهر میگردد. حیوان مبتلی اشتهایش کم میشود شیرش رو بکاهش مینهد جانور محزون و تنبل بنظر میرسد و سرفه کوتاهی میکند و نشخوارش هم نامرتب میگردد و سپس تب میکند و ظهور تب از لرزش موی وی آشکار میشود. بتدریج راه رفتن برای او مشکل میگردد. جانور بسیار ضعیف و کله اش بطرف پایین آویخته میشود. اشک چشم مرتبا روبافزایش مینهد پلکهای چشم کاملا قرمز شده ورم میکند و در آن قی خشک دیده میشود و آب از آن میریزد و نیز از بینی مایع لزج بد بویی خارج میشود طاعون گاوی گاو میری وبای گاوی یوت گاو
فرهنگ لغت هوشیار

گاو ماهی

گاو ماهی
گاوی که طبق افسانه ها در زیر زمین است و زمین روی شاخ این گاو قراردارد و خود گاو بر پشت ماهی ایستاده است، گاو زمین
گاو ماهی
فرهنگ فارسی معین

گاو پوست

گاو پوست
پوست گاو، پوست گاو که در آن کاه یا زر کنند: قنطار، یک پوست گاو پر از زر یا از سیم، (منتهی الارب)،
دگرهر چه در پادشاهی اوست
ز گنج کهن پر کند گاو پوست،
فردوسی،
ز دینار گفتند و از گاو پوست
ز کاری که آرام روم اندروست،
فردوسی،
،
دارای پوستی ضخیم چون پوست گاو
لغت نامه دهخدا

گاو روی

گاو روی
آنچه بصورت و هیئت گاو باشد، یا گرز (گرزهء) گاوروی. گرز فریدون که سرش بشکل گاو بود: زند بر سرت گرزه گاو روی ببند اندر آرد زایوان بکوی. (هرمزد نامه)
فرهنگ لغت هوشیار

ام موسی

ام موسی
لخمیه. زن نصیر لخمی و مادر موسی بن نصیر بود، و موسی بن نصیر کسی است که اندلس را فتح کرد. و رجوع به الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 285 شود
دختر منصور بن عبدالله حمیری، مادر مهدی خلیفۀ عباسی بود. (از مجمل التواریخ و القصص ص 337) (از تاریخ الخلفا ص 180)
لغت نامه دهخدا