جدول جو
جدول جو

معنی گاو ماهی

گاو ماهی
گاوی که طبق افسانه ها در زیر زمین است و زمین روی شاخ این گاو قراردارد و خود گاو بر پشت ماهی ایستاده است، گاو زمین
تصویری از گاو ماهی
تصویر گاو ماهی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گاو ماهی

گاو ماهی

گاو ماهی
گاو زمین، در باور قدما، گاوی که بر پشت یک ماهی قرار گرفته و زمین بر روی شاخ او است، برای مِثال ز زخم سمش گاوماهی ستوه / به جستن چو برق و به هیکل چو کوه (فردوسی - لغت نامه - گاوماهی)
گاو ماهی
فرهنگ فارسی عمید

گاوو ماهی

گاوو ماهی
مقصود گاوی است که گویند زمین را بشاخها داشته و پای آن بر پشت ماهی است.
- تا گاو و ماهی، تا دورترین جای از زیرزمین. رجوع به گاو ماهی شود
لغت نامه دهخدا

گاوماهی

گاوماهی
افسانه، گاوی که پای بر پشت ماهی دارد و زمین بر پشت گرفته، حیوانی است در افسانه هاگویند کرۀ ارض بر پشت او ایستاده است:
ز زخم سمش گاوماهی ستوه
بجستن چوبرق و بهیکل چو کوه،
فردوسی،
و اگر بر زمین نگریستی تا پشت گاوماهی ملاحظه کردی، (مجالس سعدی)،
- تا گاوماهی،تا آنسوی زمین: شمشیر علی بروز خندق از عمرو گذر کرد و زمین را بشکافت و به گاو ماهی رسید، (داستان)
لغت نامه دهخدا

شاه ماهی

شاه ماهی
یکی از گونه های ماهی های کوچک استخوانی دریازی است
شاه ماهی
فرهنگ لغت هوشیار