جدول جو
جدول جو

معنی گاو سامری

گاو سامری((وِ مِ))
گاو زرینی که سامری نامی از بنی اسرائیل آن را ساخته بود و مردم را به پرستیدن آن دعوت می کرد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گاو سامری

گاو سامری

گاو سامری
گاوی بود که سامری زرگر از طلا ساخته بود. (برهان). در ادبیات اسلامی سامری نام مردی است از بنی اسرائیل که قوم مزبور را بپرستیدن گوسالۀ زرین واداشت. رجوع به قرآن سورۀ 20 آیۀ 85 تا 98، سورۀ 12 آیۀ 146- 153 شود. ولی در توریه (سفر خروج فصل 32 آیۀ 2 ببعد) این امر به هارون برادر موسی نسبت داده شده است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به گاو زر شود
لغت نامه دهخدا

گاو سار

گاو سار
آنچه بشکل و هیئت گاو باشد، یا گرز (گرزه عمود) گاوسار. گرزی که سرش شبیه بسر گاو باشد: چون زند بر مهره شیران دبوس شصت من چون زند بر گردن گردان عمود گاو سار. (منوچهری)، گرز فریدون که سرش همانند سر گاو بود: فریدون ابا گرزه گاوسار بفرمود کردن برآنجا نگار. (گشتاسب نامه دقیقی)، طویله ای که در پیش سرای برای گاو آماده کنند: بهو گاوسار فراخ
فرهنگ لغت هوشیار