جدول جو
جدول جو

معنی گانگاه

گانگاه
جایی که در آن جماع به عمل آید، محل آرامش، زفافگاه
تصویری از گانگاه
تصویر گانگاه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گانگاه

گانگاه

گانگاه
زفاف گاه و جائی که در آن جماع و مباشرت بعمل آید، (آنندراج)، رجوع به گانداده شود
لغت نامه دهخدا

خانگاه

خانگاه
خانه سرا، محلی که درویشان و مرشدان در آن سکونت کنند و رسوم و آداب تصوف را اجرا نمایند
فرهنگ لغت هوشیار

وانگاه

وانگاه
آن زمان، آن وقت، با وجود این، برای مِثال افسر خاقان وانگاه سر خاک آلود / خیمۀ سلطان وانگاه فضای درویش (سعدی۳ - ۷۳۸)
وانگاه
فرهنگ فارسی عمید

گاهگاه

گاهگاه
بر سبیل ندرت گاهی بعضی اوقات: و سبب آنکه میخواره را گاه گاه قی افتد
فرهنگ لغت هوشیار

خانگاه

خانگاه
خانه، سرا، محلی که درویشان و مرشدان در آن سکونت کنند و رسوم و آداب تصوف را اجرا نمایند، خانقاه
خانگاه
فرهنگ فارسی معین