جدول جو
جدول جو

معنی گازانبر

گازانبر((اَ بُ))
قیچی، مقراض، یک نوع ابزاری است که در کارهای آهنگری و زرگری و غیره به کار می رود
تصویری از گازانبر
تصویر گازانبر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گازانبر

گازانبر

گازانبر
آلت آهنین شبیه انبردست که میخ از تخته بدان بیرون کشند. کلبتین. رجوع به گاز شود
لغت نامه دهخدا

گاز انبری

گاز انبری
منسوب به گاز انبر یا حرکت (محاصرهء) گاز انبر. دوستون نظامی را از یک نقطه بشکل دو تیغه گاز انبر یا عدد (7) برای محاصره دشمن فرستادن بنحوی که چون نزدیک دشمن رسند بتدریج دو ستون مانند لبه های گاز انبر بیکدیگر نزدیک گردند و دشمن را مغلوب کرده بیکدیگر پیوندند
فرهنگ لغت هوشیار

گاز آنبر

گاز آنبر
آلتی که با آن میخ را از چیزی بیرون می آورند یا با آن دندان را می کشند، میخ کش
فرهنگ فارسی عمید

گازبر

گازبر
دهی است از مرکز دهستان نمداد بخش کهنوج شهرستان جیرفت. واقع در 143 هزارگزی شمال خاوری کهنوج سرراه مالرو کهنوج. ریگانی. کوهستانی، گرمسیر، دارای 300 تن سکنه. آب آن از قنات، محصول آنجا غلات، خرما. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. ساکنین از طایفۀ فرامرزی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

گازار

گازار
دهی است ازدهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 90 هزارگزی شمال باختری درمیان و 12 هزارگزی خاور شوسۀ عمومی مشهد به زاهدان کوهستانی، معتدل، دارای 1739 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آنجا غلات و شلغم، لبنیات، تریاک، شغل اهالی زراعت، مال داری، راه آن مالرو است، تابستان از میان کوه اتومبیل میتوان برد، دارای دبستان است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا