معنی کی کی((پس)) گاه به کلمه ای ملحق شود و قید سازد، پس پسکی، گاه به اسم ملحق گردد و صفت سازد. (به معنی دارنده و صاحب)، آبکی تصویر کی فرهنگ فارسی معین