جدول جو
جدول جو

معنی کولیت

کولیت((کُ))
ورم مخاط روده فراخ که معمولاً با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است، ورم قولون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کولیت

کولیت

کولیت
التهاب حاد یا مزمن روده که ممکن است به دلیل تنگی یا زخم باشد
کولیت
فرهنگ فارسی عمید

کولیت

کولیت
ورم مخاط روده فراخ که معمولا با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است ورم قولون
فرهنگ لغت هوشیار

کولیت

کولیت
ورم مخاط رودۀ فراخ که معمولاً با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است. ورم قولون. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

تولیت

تولیت
سرپرستی و رسیدگی امری را بعهده کسی سپردن، والی گردانیدن
تولیت
فرهنگ لغت هوشیار

تولیت

تولیت
عهده داری امور املاک موقوفه، عهده دار شدن، سرپرستی و رسیدگی امری را به عهدۀ کسی سپردن
تولیت
فرهنگ فارسی عمید

تولیت

تولیت
والی گردانیدن، رسیدگی به امری را به عهده کسی گذاشتن، به عهده گرفتن املاک موقوفه
تولیت
فرهنگ فارسی معین

اولیت

اولیت
سبقت و تقدم. (ناظم الاطباء). اولویت. برتری. پیشی.
لغت نامه دهخدا