سِتارِه، هر یک از نقطه های درخشان که شب در آسمان دیده می شود، جِرم، کُوکَبِه، نَجمِه، اِستارِه، سِتار، نَجم، تارا، اَختَر، نَیِّر در علم زیست شناسی گلی زینتی، پُرپَر و به رنگ های سرخ، زرد، سفید و بنفش که از طریق پیاز زیاد می شود کنایه از اشک کنایه از میخ تزئینی شمشیر
مردم چادرنشینی که در مسیر خود به کارهایی از قبیل خوانندگی، نوازندگی، فال بینی و فروش سبد می پردازند، لوری، لولی، غرشمال، قرشمال، کنایه از کسی که داد و فریاد بیهوده می کند، بی شرم