جدول جو
جدول جو

معنی کور خواندن

کور خواندن((خا دَ))
اشتباه کردن، بد فهمیدن
تصویری از کور خواندن
تصویر کور خواندن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کور خواندن

کور خواندن

کور خواندن
غلط خواندن بد فهمیدن: رفیق، این را دیگر خور خواندی
کور خواندن
فرهنگ لغت هوشیار

کورخواندن

کورخواندن
در تداول عامه، غلط خواندن. بد فهمیدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

ورد خواندن

ورد خواندن
افسون خواندن نیرنگ خواندن بر زبان راندن ورد دعا خواندن
ورد خواندن
فرهنگ لغت هوشیار

خوش خواندن

خوش خواندن
خوب خواندن. آواز را با صدای خوش و از روی اصول خواندن
لغت نامه دهخدا

شعر خواندن

شعر خواندن
انشاد شعر. قرائت شعر. (یادداشت مؤلف). انشاد. (منتهی الارب) (دهار) (مصادر اللغه زوزنی). استنشاد. (تاج المصادر بیهقی) : شعرا پیش آمدند و شعر خواندند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 276). شاعران شعر خواندند که عید فطر شعر نشنوده بودند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 576).
ای آنکه جز از شعر و غزل هیچ نخوانی
هرگز نکنی سیر دل تنبل و ترفند.
کسائی
لغت نامه دهخدا

ورد خواندن

ورد خواندن
برزبان راندن ورد. دعا خواندن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا