جدول جو
جدول جو

معنی کواش

کواش((کَ))
صفت، گونه، روش، طریق. کواشه هم گفته شده
تصویری از کواش
تصویر کواش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کواش

کواش

کواش
کواس است که صفت و گونه و طرز و روش باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به کواس و کواسه شود
لغت نامه دهخدا

کورش

کورش
کوروش، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایرآنکه تخت جمشید را بنا نهاد
کورش
فرهنگ نامهای ایرانی