معنی کنوره - فرهنگ فارسی معین
معنی کنوره
- کنوره((کَ رِ یا رَ))
- فریبنده، فریب دهنده
تصویر کنوره
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کنوره
کنوره
- کنوره
- فریبنده و مردم بازی دهنده. (برهان) (آنندراج). فریبنده و حیله کننده و غدرنماینده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تنوره
- تنوره
- لوله حلبی که آهن سفید که روی سماور گذارند، لوله دود کش کارخانه و کشتی، سوراخ فوقانی آسیا که آب از آن روی پره های آسیا ریزد، جامه جنگ شبیه به جوشن
فرهنگ لغت هوشیار