معنی کنجاله کنجاله ((کُ لَ یا لِ)) نخاله و ثفل تخم کنجد و هر تخمی که روغن آن را گرفته باشند، کنجار، کنجال، کنجاره نخاله و ثفل تخم کنجد و هر تخمی که روغن آن را گرفته باشند، کنجار، کنجال، کنجاره تصویر کنجاله فرهنگ فارسی معین