معنی کناک - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کناک
کناک
- کناک
- پیچش شکم ز حیر: عارض چو شود کناک و نبود صادق میدان که بنزدیک طبیب صادق (حاذق) از خوردن معجون بنفسج گردد بر ماده مرض طبیعت فایق. (یوسفی طبیب)
فرهنگ لغت هوشیار
کناک
- کناک
- پیچش شکم و به عربی زحیر خوانند. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (از جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج). بیماری زحیر. (بحرالجواهر). پیچش شکم. (ناظم الاطباء). اسهال پیچ (در لهجه خراسانیان). دل پیچه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، درد شکم. (برهان) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا