معنی کمی - فرهنگ فارسی معین
معنی کمی
- کمی((کَ یّ))
- مرد با سلاح، دلاور مسلح، جمع کماه (کمات)
تصویر کمی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کمی
کمی
- کمی
- کم بودن مثلاً کمی درآمد، به مقدار کم، اندکی
کنایه از پَستی، فرومایگی، حقارت
نقصان، کاستی
کمین، کمترین، کم ارزش ترین، فرومایه ترین
فرهنگ فارسی عمید