جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کمره

کمره

کمره
کمر کوه میانه کوه. (کشتی رانی) هر یک از محفظه هایی که در کشتی در جاهای مختلف نصب کنند برای نگاهداری ابزار تا در مواقع لزوم بکار برده شود (سواحل خلیج فارس)
فرهنگ لغت هوشیار

کمره

کمره
از شمال محدود است به عراق عجم و ازمغرب به بروجرد و از مشرق به محلات و از جنوب به گلپایگان و به سه بلوک تقسیم می شود ازاین قرار: الف - خمین دارای پنجاه قریه و 35000 تن سکنه. ب - کله زن دارای 19 قریه و 10000 تن سکنه. ج - حمزه لو دارای 23 قریه و 11000 تن سکنه. مراتع کمره مهم و پشمهای مرغوب آن برای قالی بافی بکار می رود. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 406)
لغت نامه دهخدا

کمره

کمره
طایفه ای از ایل کلهر که دارای 50 خانوار است. (از جغرافیای سیاسی کیهان)
لغت نامه دهخدا

کمره

کمره
سر نره. ج، کَمَر و منه المثل: الکمر اشباه الکمر، وقت تشبیه چیزی به چیزی گویند. (از منتهی الارب) (از آنندراج). حشفه و سرنره. (ناظم الاطباء). سر شرم مرد. سر قضیب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، گاه بر همه نره اطلاق می شود. (ناظم الاطباء). شرم مرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

کمره

کمره
سرگین. (ناظم الاطباء). تپاله. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

کمره

کمره
هر یک از محفظه هایی که در کشتی در جاهای مختلف نصب کنند، برای نگاهداری ابزار تا در مواقع لزوم بکار برده شود. (فرهنگ فارسی معین)
کمر کوه. میانۀ کوه. کمر. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا