جدول جو
جدول جو

معنی کمر

کمر((کَ مَ))
میان، پشت، آنچه بر میان بندند، میانه و وسط کوه
کمر کاری را شکستن: کنایه از بخش مهمی از آن کار را انجام دادن
کمر راست کردن: تجدید قوا کردن، دوباره نیرو گرفتن
تصویری از کمر
تصویر کمر
فرهنگ فارسی معین