جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کم رو

کج رو

کج رو
کج رونده، آنکه به راه راست نرود، کسی که به راه خطا می رود
کج رو
فرهنگ فارسی عمید

کف رو

کف رو
کسی که چیزی کف برود، آنکه با تردستی چیزی را از جایی برباید
کف رو
فرهنگ فارسی عمید

کف رو

کف رو
کف زن خو رو کش رو عیار و طرار کسی که کف می رود آنکه هنگام تبدیل پول کسی پول وی را کم دهد
فرهنگ لغت هوشیار

کم سو

کم سو
کم نور، کم روشنایی، ویژگی چشمی که دیدش ضعیف است مثلاً چشم های مادربزرگم کم سو بود
کم سو
فرهنگ فارسی عمید