دیوانه مزاجی، کله شقی، یکدندگی دیوانه مزاج، کله شق یک دنده: (خود رای و کله خشک و بدتر از آن کینه یی و نجوش بود)، تریاکی، تخم مرغی که آنرا سرازیر گذاشته خشک کرده باشند
پوشندۀ حله و لباس نو و فاخر: صبا از زلف و رویش حله پوش است گهی قاقم گهی قندزفروش است. نظامی. سپیده دم که شدم حله پوش حجله و سور و یلبسون ثیاباً شنیدم از لب حور. نظام قاری (دیوان ص 32)