جدول جو
جدول جو

معنی کلپتره

کلپتره((کَ پَ ر))
سخنان بی معنی، یاوه و بیهوده
تصویری از کلپتره
تصویر کلپتره
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کلپتره

کلپتره

کلپتره
حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چَرَند، یاوِه، ژاژ، ژاژه، چَرَند و پَرَند، دَری وَری، جَفَنگ، چِرت، شِرّ و وِر، چِرت و پِرت، فَلادِه، بَسباس، تَرَّهِه برای مِثال او تو را کی گفت که این کلپتره ها را جمع کن / تا تو را لازم شود چندین شکایت گستری؟ (انوری - ۴۵۴)
کلپتره
فرهنگ فارسی عمید

کلپتره

کلپتره
سخن بیهوده و بیمعنی: (او ترا کی گفت کاین کلپتره ها را جمع کن تا ترا لازم شود چندین شکایت گستری)، (انوری)
کلپتره
فرهنگ لغت هوشیار

کلپتره

کلپتره
سخنان بیهوده و زبون و بی معنی راگویند. (برهان). به معنی حرفهای بیهوده آمده. (آنندراج). بی معنی و بیهوده. (ناظم الاطباء). سخن پراکنده و بی معنی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
او ترا کی گفت کاین کلپتره ها را جمع کن
تا ترا لازم شود چندین شکایت گستری.
انوری (از فرهنگ رشیدی).
مردکی بیند از این بیهده گو چاکرکی
مشتی کلپتره و بیهوده بهم درخاید.
انوری (دیوان چ نفیسی ص 400)
این دو کلپتره را جواب بس است
لیکن او را محل آن ننهند.
مجیرالدین بیلقانی.
چو گفتی و نیکو نماید سخن
به اصلاح کلپتره کوشش مکن.
نزاری قهستانی (دستورنامه چ روسیه ص 54).
به صد تلبیس بر هم بست مشتی ژاژ و کلپتره.
پوربها (از فرهنگ رشیدی).
- کلپتره ای، بیهوده. بی معنی. گتره ای. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلپتره گفتن شود، نادرست. (آنندراج) (غیاث) ، بوبک ربابیرا نیز می گفته اند. (؟) (برهان)
لغت نامه دهخدا

کلپوره

کلپوره
نوعی گیاه طبی است در بم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). علف تلخی است بیابانی. در گناباد خراسان برای معالجۀ درد شکم آن را می جوشانند و می خورند
لغت نامه دهخدا

کلندره

کلندره
مردم نا تراشیده و نا هموار، چوب کنده نا تراشیده که گاه آنرا در پس در اندازند تا گشوده نگردد و گاه سوراخ کنند و پای مجرمان را بدان محکم نمایند: (بر گردن مخالف و بر پای دشمنت نکبت کند دو شاخی و محنت کلندری)، (پور بهای جامی)
فرهنگ لغت هوشیار

کوپوره

کوپوره
آرایش گل خرماست که بشکل گل آذین خوشه یی است و بوسیله برگه قیفی شکل غلاف مانندی احاطه شده و بفرانسه این نوع آرایش را رژیم نامند جفری گوپرا گوپارا کافوری کوپاره گوپاره
فرهنگ لغت هوشیار

کوپاره

کوپاره
آرایش گل خرماست که بشکل گل آذین خوشه یی است و بوسیله برگه قیفی شکل غلاف مانندی احاطه شده و بفرانسه این نوع آرایش را رژیم نامند جفری گوپرا گوپارا کافوری کوپاره گوپاره
فرهنگ لغت هوشیار