جدول جو
جدول جو

معنی کلب اصغر

کلب اصغر((~. اَ غَ))
سگ کوچک، یکی از صورت های فلکی جنوبی است که به شکل سگ کوچکی فرض شده است و ستاره معروف آن شعرای شامی یا غمیصاء می باشد
تصویری از کلب اصغر
تصویر کلب اصغر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کلب اصغر

کلب اصغر

کلب اصغر
در علم نجوم از صورت های فلکی واقع در نیمکرۀ شمالی، کلب مقدم
کلب اصغر
فرهنگ فارسی عمید

کلب اصغر

کلب اصغر
صورتی از صورتهای فلکی که آن را بر مثال سگی کوچک تر از کلب اکبر توهم کنند و کواکب آن هفت (یا چهارده) است و یکی از آنها شعرای شامی یا غمیصا است که کوکبی روشن از قدر اول است. یکی از صور جنوبی فلک که بصورت سگی جهنده تخیل شده مرکب از سی و یک ستاره است، از قدر اول که شعرای یمانی نام دارد و نام دیگر صورت کلب الجبار است (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). و رجوع به گاهنامه و ثوابت و صور فلکی و بنات النعش و شعرای شامی در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

کلب اکبر

کلب اکبر
در علم نجوم از صورت های فلکی جنوبی، کَلبِ اَعظَم، کَلبِ الجَبّار
کلب اکبر
فرهنگ فارسی عمید

کلب اکبر

کلب اکبر
سگ بزرگ، یکی از صورت های فلکی جنوبی که به شکل سگ بزرگی فرض شده است و ستاره پُر نور و معروف آن شعرای یمانی یا تیشتر است، کلب اعظم
کلب اکبر
فرهنگ فارسی معین

زاب اصغر

زاب اصغر
شعبه ای از رود زاب است. حمداﷲ مستوفی آرد: از سامره تا کرخ دو فرسنگ، از او تا جبلتا هفت فرسنگ، از او تا سودقانیه پنج فرسنگ. از او تا بارما پنج فرسنگ، از او تا پلی که زاب اصغر آنجا به دجله میریزد پنج فرسنگ، از او تا حدیثه دوازده فرسنگ. (نزهه القلوب ج 3 ص 172). و رجوع بتاریخ کرد رشید یاسمی ص 49 شود. رودی است که از فرات سرچشمه گیرد و نزدیک بواسط (شهری است بین اربل و دقوقا) در دجله میریزد. (نخبه الدهر دمشقی ص 97)
لغت نامه دهخدا

کلب اکبر

کلب اکبر
نام دیگر صورت نهر است از صورت جنوبی فلکی قدماء. (مفاتیح العلوم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام صورتی از صورت فلکیه از ناحیت جنوبی که بر مثال سگی توهم کنند و کواکب آن هیجده است و بیرون از صورت یازده کوکب و از کواکب او شعرای یمانی است. کوکبی روشن از قدر اول. (جهان دانش، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و به پارسی آن را سگ کلان نامیم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ثوابت و صور فلکی و بنات النعش و شعرای یمانی در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

علی اصغر

علی اصغر
ابن حسین بن علی (ع). وی فرزند شیرخوار امام حسین علیه السلام بود که در واقعۀ کربلا از تشنگی رنج میبرد و حضرت وی را بر زین گرفت و به میان صف دشمنان برد و آواز برآورد که ’ای قوم اگر من به زعم شما گناهکارم این طفل گناهی ندارد، او را یک جرعه آب دهید’. در این هنگام یکی از دشمنان به نام حرمله بن کاهل ازدی با یک تیر حلق آن طفل شیرخوار را درید. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 55). ولی در همین تاریخ (حبیب السیر ص 61) نام این فرزند امام حسین (ع) ’عبدالله ’ ذکر شده است. و ’علی اصغر’ نام امام زین العابدین (ع) است. رجوع به ابوالحسن (علی بن حسین (ع)...) شود
لغت نامه دهخدا

علی اصغر

علی اصغر
علی کوچکتر. علی کهتر. در مقابل علی اکبر و علی اوسط، این ترکیب در تداول فارسی به سکون یاء تلفظ می شود و به صورت یک کلمه برای نام کسان بکار می رود.
- امثال:
علی اصغر به زبان آمده است، بمزاح و استهزاء به کسی گویند که ناگاه لکنتی در زبان او پدید شود. (امثال و حکم دهخدا). تعبیر مثلی از کسی که از ناگاه بلکنت ادای سخن کند
لغت نامه دهخدا