جدول جو
جدول جو

معنی کفش دوزک

کفش دوزک((~. زَ))
کسی که کفش می دوزد، نام حشره کوچک سرخ رنگی است که دارای چهار بال می باشد و غالباً روی درختان یافت می شود و از شته ها تغذیه می کند، کفش دوز
تصویری از کفش دوزک
تصویر کفش دوزک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کفش دوزک

کفش دوزک

کفش دوزک
کفش دوز، آنکه کفش می دوزد، کفش گر، کفشدوزک، در علم زیست شناسی حشرۀ کوچک سرخ رنگی که چهار بال دارد و دو بال ضخیم آن روی دو بال نازک قرار گرفته و از شته های درختان تغذیه می کند
کفش دوزک
فرهنگ فارسی عمید

کفش دوز

کفش دوز
کسی که کفش می دوزد، کفش گر، کفشدوزک، در علم زیست شناسی حشرۀ کوچک سرخ رنگی که چهار بال دارد و دو بال ضخیم آن روی دو بال نازک قرار گرفته و از شته های درختان تغذیه می کند
کفش دوز
فرهنگ فارسی عمید

کفش دوز

کفش دوز
کسی که کفش می دوزد، نام حشره کوچک سرخ رنگی است که دارای چهار بال می باشد و غالباً روی درختان یافت می شود و از شته ها تغذیه می کند، کفش دوزک
کفش دوز
فرهنگ فارسی معین

کفشدوزک

کفشدوزک
مصغر کفشدوز، کفشدوز (جانور). رجوع به کفشدوز شود
لغت نامه دهخدا

کفش دوز

کفش دوز
ارسی دوز، پاره دوز، پوتین دوز، پینه دوز، چکمه دوز، خفاف، کفاش، کفش دوز، گیوه دوز، لاخه دوز، ملکی دوز، موزه دوز
فرهنگ واژه مترادف متضاد