در فهرست مخزن الادویه این کلمه در فصل الکاف مع الفاء بدینسان ’کفا وکفری وعای طلع نخل است’ آمده ولی در متن این کتاب وهمچنین در کتاب اختیارات بدیعی و تحفۀ حکیم مؤمن و الفاظ الادویه کفا نیامده است. رجوع به کفری شود
رنج و سختی و محنت و تنگی. (برهان). سختی و رنج. (لغت فرس چ اقبال ص 13 و 14). محنت و رنج. (انجمن آرا) (آنندراج). سختی و محنت و مشقت و تنگی. (ناظم الاطباء) : میر ابواحمد محمد خسرو ایران زمین آنکه شاد است او و دور است از همه رنج و کفا. قصارامی (از لغت فرس اسدی). جهان به عدل تو شد آن چنان که ممکن نیست که بردلی رسد از جور روزگار کفا. شمس فخری (از انجمن آرا). ، افشردن گلو. (برهان) (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی). افشردگی گلو. (ناظم الاطباء)