معنی کشامن
- کشامن((کِ مَ))
- جنس کشیدنی، وزن کردنی
واژههای مرتبط با کشامن
کشامن
- کشامن
- جنس کشیدنی وزن کردنی: (پرسید که چه نانی باو بدهد دو آتشه یا کشامن ک) (شام)
کشامن
- کشامن
- جنس کشیدنی. وزن کردنی. (فرهنگ فارسی معین). کش منی: پرسید که چه نانی به او بدهد، دوآتشه یا کشامن. (شوهر آهو خانم، از فرهنگ فارسی معین)
نشامن
- نشامن
- نشیمن، جای نشستن، محل اقامت، خانه، آشیانه
کشمان
- کشمان
- زمین های پیرامون ده که در آن ها زراعت کنند، آیش یا گردش زراعتی که هر سال محصول دیگری غیر از محصول سال قبل بکارند
کشمان
- کشمان
- زمین زراعت شده: (از حبوبات در همه کشمان نیست چندانکه در کشند بفخ)، (نزاری قهستانی)
کشامر
- کشامر
- زشتروی زشت پیکر: مرد
کشادن
- کشادن
- گشودن، مفتوح کردن
نشامن
- نشامن
- نشیمن، مسند: به نشامن وزارت دولت سلاطین وپادشاهان اسلامی چنان بازی اشهب ننشست
کشمان
- کشمان
- کشت مان، زمین زراعت شده
