جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کساء

کساء

کساء
عبا، جامه، لباس، گلیم، گلیم که آنرا پوشند عباءجمع اکسیه
کساء
فرهنگ لغت هوشیار

کساء

کساء
گلیم. ج، اَکسیَه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). گلیم که آن را پوشند. ج، اکسیه. (آنندراج). جامه. (از اقرب الموارد).
- حدیث کساء، حدیثی که شرح بهم گرد آمدن حضرت محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و جبرئیل را در زیر گلیمی کند و آن را برای استشفاء خوانند. (از یادداشت مؤلف). رجوع به حدیث و حدیث کساء شود.
، شیر سرشیر بسته. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، چادر. (از منتهی الارب). تحول الکساء، چیزی در چادر نهاد و بر پشت برداشت. (منتهی الارب)
مُرَکَّب اَز: ک س و، جَمعِ واژۀ کُسوه و کِسوه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، رجوع به کسوه شود
لغت نامه دهخدا

کساء

کساء
بزرگی، بزرگی آبائی، بلندی مرتبه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). مجد و شرف و رفعت. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

کساء

کساء
مکاساه. با هم بزرگ منشی نمودن و فخر کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا