جدول جو
جدول جو

معنی کرومانیون

کرومانیون((کُ رُ یُ))
یکی از نژادهای باستانی انسان که افراد آن تا عصر حجر زندگی می کردند. آثار این نژاد در حوزه کرومانیون فرانسه به دست آمده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کرومانیون

کرومانیون

کرومانیون
فرانسوی بخشی است از سر زمین فرانسه که مانداک پیشسنگیان در آن جایافت شده یکی از نژاد های باستانی انسان که افراد آن تا عصر حجر زندگی میکردند. آثار این نژاد در حوزه کرومانیون (فرانسه) بدست آمده
فرهنگ لغت هوشیار

کرومانیون

کرومانیون
نژاد باستانی انسان که دورۀ زندگی اش تا عصر حجر ادامه داشته و مشابهت آن ها با انسان کنونی بیش از نژاد های دیگر بوده است
فرهنگ فارسی عمید

کرومانیون

کرومانیون
یکی از نژادهای باستانی انسان که افراد آن تا عهد حجر زندگی می کردند. آثار این نژاد در حوزۀ کرومانیون در فرانسه به دست آمده است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

روحانیون

روحانیون
روحانی، آنچه مربوط به روح و روان باشد، دانشمند و پیشوای دینی، فقیه، معنوی، دینی، مذهبی، دارای پارسایی و صفا، مربوط به عالم ملکوت
روحانیون
فرهنگ فارسی عمید

کروماتین

کروماتین
ذرات نامنظم که در داخل هسته بطور پراکنده وجود دارند
کروماتین
فرهنگ لغت هوشیار

کروماتین

کروماتین
ذرات نامنظمی که به طور پراکنده در داخل هستۀ سلول وجود دارد و به راحتی رنگ می گیرد
فرهنگ فارسی عمید

روحانیون

روحانیون
جَمعِ واژۀ روحانی. (منتهی الارب) (از مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ روحانی در حالت رفع. فرشتگان و پریان. (مهذب الاسماء). روحانیان. روحانیین. رجوع به روحانی و روحانیان شود، در اصطلاح فارسی زبانان، علما و فقها و طلاب علوم دینی. روحانیان. روحانیین. و رجوع به روحانی و روحانیان و روحانیین شود
لغت نامه دهخدا