جدول جو
جدول جو

معنی کرسی

کرسی((کَ دِ))
سریر، تخت، جمع کراسی، فلک هشتم، درس تخصصی یک استاد دانشگاه، دندان هایی که پس از دندان های نیش قرار دارند
حرف خود را به کرسی نشاندن: کنایه از سخن خود را تحمیل کردن
تصویری از کرسی
تصویر کرسی
فرهنگ فارسی معین