جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کدواده

کدواده

کدواده
بنای خانه و عمارت: (در عهد تو استوار مانده کدواده عمر سست پیمان) (سیف اسفرنگ)
کدواده
فرهنگ لغت هوشیار

کدواده

کدواده
دیوار، پی دیوار، برای مِثال ز فرع بیش طلب اصل کز برای بنا / درست باید کردن نخست کدواده (شمس فخری - مجمع الفرس - کدواده)
کدواده
فرهنگ فارسی عمید

کدواده

کدواده
از کد بمعنی کده + واده، (یادداشت مؤلف). بنای دیوار عمارت و خانه را گویند. (برهان). بنای خانه را گویند. (فرهنگ جهانگیری) (آنندراج). بنیادخانه. (اوبهی) : دنیا دار محنت است و ویرانۀ مصیبت مفازۀ اندوه و پتیارۀ فراق زدگان ز کدوادۀ بلا. (کشف المحجوب چ لنین گراد ص 59). بلا لباس اولیاست و کدوادۀ اصفیاء و غذاء انبیاء. (کشف المحجوب چ لنین گراد ص 504). خواستند در شهر بخارا را ربض زنندو کدوادۀ ربض از خشت پخته می بایست کدوادۀ حصار راو برجهای او که از خشت پخته بود باز کردند و به ربض شهر بخارا خرج کردند. (تاریخ بخارای نرشخی ص 31).
در عهد تو استوار مانده
کدوادۀ عمر سست بنیان.
سیف اسفرنگ
لغت نامه دهخدا

کهواده

کهواده
طایفه ای از طوایف قشقایی و مرکب از 400 خانوار که در حوالی دره کرد مسکن دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 80)
لغت نامه دهخدا

کدواد

کدواد
بنای خانه و عمارت: (در عهد تو استوار مانده کدواده عمر سست پیمان) (سیف اسفرنگ)
کدواد
فرهنگ لغت هوشیار

کواده

کواده
چوب آستان در خانه، چوبی که پاشنه در بر آن میگردد چوب زیرین در فرودین، مقابل بلندین
فرهنگ لغت هوشیار