جدول جو
جدول جو

معنی کدخدامنشی

کدخدامنشی((~. مَ نِ))
حل اختلاف و درگیری با حکمیت بزرگترها
تصویری از کدخدامنشی
تصویر کدخدامنشی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کدخدامنشی

کدخدامنشی

کدخدامنشی
به منش و روش کدخدایان رفتار کردن، حل کردن دعوای دو تن به روش مسالمت آمیز و حکمیت
کدخدامنشی
فرهنگ فارسی عمید

کدخدا منشی

کدخدا منشی
چون کدخدا یان رفتار کردن، حل دعاوی مردم بطریق حکمیت دوستانه: (همه اختفات مربوط بارزش اموال شرکت... بصورت کدخدا منشی حل شد)
کدخدا منشی
فرهنگ لغت هوشیار

کداخدامنشی

کداخدامنشی
چون کدخدایان رفتار کردن، حل دعاوی مردم به طریق حکمیت و دوستانه. (فرهنگ فارسی معین).
- با کدخدامنشی کاری را فیصل کردن، کاری را به کدخدامنشی قطع و فصل کردن. (یادداشت مؤلف). انجام کاری به دوستی و از طریق حکمیت. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

کدخدامنش

کدخدامنش
آنکه چون کدخدایان رفتار کند، باوقار. متکبر. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

کدخدا منش

کدخدا منش
آنکه چون کدخدا یان رفتار کند، با وقار متکبر، آنکه اختفات مردم را حل کند
فرهنگ لغت هوشیار