معنی کج بیل - فرهنگ فارسی معین
معنی کج بیل
کج بیل((کَ))
بیل سر کج که با آن چیزی را از گودالی که حفر شود برآورند و نیز مواد سوخت را در تنور و کوره ریزند
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کج بیل
کج بیل
کج بیل
بیل سر کج که با آن چیزی را از گودالی که حفر شود بر آورند و نیز مواد سوخت را در تنور و کوره ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
کج بیل
کج بیل
بیل سر کج که با آن چیزی را از گودالی که حفر شود برآورند و نیز مواد سوخت را در تنور و کوره ریزند. (فرهنگ فارسی معین). بیل که قسمت دستۀ آن منحنی باشد
لغت نامه دهخدا
کج بیع
کج بیع
بد خر یاوه خر هرزه خر، بد رفتار آنکه در خرید و فروش راه خطا رود، بد رفتار
فرهنگ لغت هوشیار
کج بین
کج بین
لوچ، کسی که چشمش پیچیده باشد، کَژبین، چَپ چِشم، چِشم گَشته، کَج چِشم، گاج، گاژ، کاج، کاچ، کوچ، کِلیک، کَلاژ، کَلاژِه، کَلاج، اَحوَل، دُوبین آنکه به جنبه های منفی چیزی توجه می کند، بد اندیش
فرهنگ فارسی عمید
کج بین
کج بین
که کج بیند. احول. لوچ. کاج. (ناظم الاطباء) ، آنکه خطا بیند. کسی که به خطا نگرد. (فرهنگ فارسی معین) : نیست کج بین را ز ناز آن بهشتی رو خبر ورنه هر چین جبین آغوش حوردیگرست. صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
کج بیع
کج بیع
کج معامله. (آنندراج). آنکه در خرید و فروش راه خطارود، بد رفتار. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.