جدول جو
جدول جو

معنی کتران

کتران((کَ))
قطران، روغنی است سیاه که از درخت عرعر یا درخت صنوبر می گیرند
تصویری از کتران
تصویر کتران
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کتران

کتران

کتران
قطران. (برهان) (زمخشری). کتیران. (آنندراج). دارویی است سیاه که از درخت عرعر که آن سرو کوهی است گیرند و بعضی گویند ازدرخت صنوبر میگیرند. رشک و شپش را می کشد و علت گر وجرب انسان و حیوان خصوصاً شتر گرگین را مالیدن آن نافع باشد و قطران معرب آن است. (برهان). صمغ سرو کوهی که آن سرو را ابهل گویند و آن صمغ بغایت حارو محرق است بهتر آن است که از درخت عرعر حاصل نمایند و آتش زود در آن میگیرد و بر شتر گرگین مالند نافع بود و معرب آن قطران است. (آنندراج). رجوع به قطران شود
لغت نامه دهخدا

کفران

کفران
ناسپاسی نا سپاسی نا شکری: (از طریق هوا داری و محرمیت بر طرف شده قدم در بادیه غدر و کفران نهاد)، یا کفران نعمت. حق نشناسی نعمت دیگران: عاقبت اسکندر... بشامت کفران نعمت از اندک نفری روی بر تافت
کفران
فرهنگ لغت هوشیار