جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کپور

کپور

کپور
نوعی ماهی بزرگ که در رودخانه ها و کناره های دریای خزر پیدا می شود
فرهنگ فارسی عمید

کپور

کپور
به هندی اسم کافور است. (مخزن الادویه). کبور، اسم هندی کهرباست. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا

کپور

کپور
کُفُر. یک قسم ماهی خوراکی است که در گیلان و مازندران صید می شود. (یادداشت مؤلف). گونه ای ماهی استخوانی که در دریای خزر فراوان است. (فرهنگ فارسی معین). این ماهی به اندازۀ ماهی سفید است اما به نسبت دیگر ماهیها گوشتش خوش خوراک نیست. آن را در لاهیجان کِپور و در تداول عامۀ تهران کَپور تلفظ می کنند
لغت نامه دهخدا

سپور

سپور
ماموری که از طرف شهرداری یا برزن محل مامور جارو کردن و تنظیف خیابان ها و کوچه ها است رفتگر
فرهنگ لغت هوشیار

کژور

کژور
ریشۀ تلخ گیاه زرنباد، برای مِثال عسلش را به حنظل است نسب / شکرش را برادر است کژور (ناصرخسرو - ۷۶)
کژور
فرهنگ فارسی عمید