که کبوتر باختن کار دارد. که در کار پرورش و پرواز دادن و باختن کبوتر اهتمام دارد. کسی که با کبوتران بازی می کند و در طیران و پرواز آنها گرو می بندد. (ناظم الاطباء) ، کبوتربان. (ناظم الاطباء). زَجّال. (ملخص اللغات حسن خطیب) ، کنایه از محیل و مکار است، کنایه از رند پرکار است. (آنندراج) : کی جواب نامه آید زان سراپا ناز من کرد ضبط نامه بر شوخ کبوترباز من. اشرف (از آنندراج)
کسی که با کبوتر ان بازی کند، آنکه بنگاهداری و پرورش کبوتر ان عقه دارد، حیله گر محیل مکار: (کی جواب نامه آید زان سرا پا ناز من کرد ضبط نامه بر شوخ کبوتر باز من) (اشرف)
عمل کبوترباز. کار کبوترباز. در فرهنگ فارسی معین آمده است: کبوتر بازی در ایران به صورت فنی درآمده است، شامل شناسایی انواع کبوتران و عادات و شیوۀ پرواز و تربیت و تغذیۀ آنها و فریفتن کبوترهای دیگران و کشیدن آنها ب خانه خود. کبوتربازی اصطلاحات خاصی دارد که بعضی مشترک همه نواحی و برخی مختص ناحیه ای خاص است. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کبوترباز شود
عمل کبوتر باز توضیح کبوتر بازی در ایران بصور فنی در آمده شامل شناسایی انواع کبوتر ان و عادات و شیوه پرواز و تربیت و تغذیه آنها و فریفتن کبوتر های دیگران و کشیدن آنها بخانه خود. کبوتر بازی اصطحات خاصی دارد که بعضی مشترک همه نواحی و برخی مختص ناحیه ای خاص است