جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کبتر

کبتر

کبتر
کبوتر، نام عمومی گروهی از پرندگان با سر کوچک، گردن کوتاه و پرهای انبوه که انوع اهلی آن برای نمایش و تفریح یا بردن نامه استفاده می شود
کبتر
فرهنگ فارسی عمید

کبتر

کبتر
پرنده ایست با پرواز عالی و با استقامت که از سار بزرگتر ولی از کبک کوچکتر است و خود راسته مشخصی را در بین پرندگان بوجود میاورد که بنام راسته کبوتران نامیده میشود و شامل تمام گونه های مختلف کبوتر ها میگردد. منقار کبوتر ان ضعیف و در قاعده بر آمده است
فرهنگ لغت هوشیار

کبتر

کبتر
بر وزن و معنی کفتر است که کبوتر باشد. (برهان). مخفف کبوتر باشد. (فرهنگ جهانگیری). کفتر. کوتر. (رشیدی) :
چو چشم تذروان یکی چشمه دید
یکی جام چون چشم کبتر کشید.
فردوسی (از فرهنگ جهانگیری).
چو سرما بود سخت لاغر شوند
به آواز برسان کبتر شوند.
فردوسی.
چو کبتر تبسی خانه کرده هر کابک
چو مار سغدی ره یافته به هر کاواک.
سوزنی
لغت نامه دهخدا