جدول جو
جدول جو

معنی کاناپه

کاناپه((پِ))
نیمکت بزرگ پشت دار
کاناپه تختخواب شو: نوعی کاناپه که باز می شود و به صورت تختخواب درمی آید
تصویری از کاناپه
تصویر کاناپه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کاناپه

کاناپه

کاناپه
تختخواب مجهز به پرده برای جلوگیری از پشه، نیمکت مبلی
کاناپه
فرهنگ لغت هوشیار

کاناپه

کاناپه
نوعی مبل دراز به شکل نیمکت که چند نفر می توانند روی آن بنشینند
کاناپه
فرهنگ فارسی عمید

کاناپه

کاناپه
تختخواب مجهز به پرده برای جلوگیری از پشه، جای وسیع برای نشستن چند تن. نیمکت مبلی
لغت نامه دهخدا

جانانه

جانانه
کامل، درست وحسابی مثلاً کتک جانانه، دلبر زیبا و بسیار دوست داشتنی که عاشقش او را مانند جان خود دوست دارد، معشوق، محبوب، برای مِثال سینه ام زآتش دل در غم جانانه بسوخت / آتشی بود دراین خانه که کاشانه بسوخت (حافظ - ۵۲)
جانانه
فرهنگ فارسی عمید