معنی کالنگ
- کالنگ((لَ))
- نوعی کارد نعلبندان و بیطاران اسب
واژههای مرتبط با کالنگ
کالنگ
- کالنگ
- نوعی کارد نعلبندان و بیطاران اسب
کالنگ
- کالنگ
- نوعی از کارد نعلبندان و بیطار اسب. (آنندراج). از آلات نعلبندان. سمتراش. (شعوری ج 2 ورق 248) (ناظم الاطباء)
کالنگ
- کالنگ
- کلنگ
بالنگ
- بالنگ
- نوعی از ترنج میباشد که بسیار شیرین و نازک و با آن مربا میسازند
کارنگ
- کارنگ
- چرب زبان، زبان آور
پالنگ
- پالنگ
- دریچه کوچکی که به یک چشم از آن نگاه کنند
کارنگ
- کارنگ
- چرب زبان، زبان آور، فصیح، صاحب طرب
شالنگ
- شالنگ
- نمد اسب، گلیمی که زیر سایر فرش ها می اندازند
بالنگ
- بالنگ
- میوه ای از خانوادۀ مرکبات، باتس، باتو، ترنج، اترج، نوعی خیار کشیده
