جدول جو
جدول جو

معنی کاردیوگرافی

کاردیوگرافی((یُ گِ))
ثبت ضربان قلب در حالات مختلف روی نوار
تصویری از کاردیوگرافی
تصویر کاردیوگرافی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کاردیوگرافی

رادیوگرافی

رادیوگرافی
عکس برداری از اعضای بدن به وسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری، پرتونگاری
رادیوگرافی
فرهنگ فارسی عمید

رادیوگرافی

رادیوگرافی
شیوه بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده های حساس، پرتونگاری (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

کاردیوگرام

کاردیوگرام
نموداری که به وسیلۀ کاردیوگراف ثبت می شود و نشان دهندۀ کار قلب است
فرهنگ فارسی عمید