خلیفه، مطران، صاحب منصبی در دین مسیحی، یکی از مراتب رسمی روحانیت در دین عیسوی، دیوان الکاردینالیه، (دزی ج 3 ص 434) و برای دانستن احوال کاردینالها مانند ’کاردینال ریشیلو’ و غیره، رجوع بنام هر یک از آنان شود
یکی از مقامات روحانیت مسیحیت (کاتولیک) که پس از پاپ مقام اول را دارند و آنان توسط پاپ تعیین شوند. کار دینالها شورای انتخاب پاپ را (پس از مرگ یک پاپ) تشکیل میدهند و پاپ جدید را انتخاب میکنند
بارینال صابی، رجوع به وینال و ص 226 الجماهر شود، دوباره خوردن، ملاقی شدن، مقابل شدن، (غیاث اللغات)، برخوردن، تصادف کردن، روبرو شدن، تصادم، دچار شدن و پیوستن بچیزی: از آن روزبانان ناپاک مرد تنی چند روزی بدو بازخورد، فردوسی، بیامد که جوید ز گردان نبرد نگهبان لشکر بدو بازخورد، فردوسی، بهم بازخوردند هر دوسپاه شماساس با قارن کینه خواه، فردوسی، چون به ایشان بازخورد آسیب شاه شهریار جنگ ایشان عجز گشت و سحر ایشان باد رم، عنصری، همی خواست یاری بزاری و درد ز ناگه نریمان بدو بازخورد، اسدی (گرشاسب نامه)، ، رسیدن، نازل شدن، فرودآمدن: پیر شدم از دم دولت همی محنت ناگاه بمن بازخورد، مسعود سعد، هم بازخورد بتو بلائی آخر وندر تو رسد ز من دعائی آخر، (سندبادنامه ص 185)، شارک رعنا بچمن بازخورد چشم به رخسارۀ گل سرخ کرد، امیرخسرو (از آنندراج)، و رجوع به مجموعۀ مترادفات ص 342 شود