جدول جو
جدول جو

معنی کاربوراتور

کاربوراتور((بُ تُ))
دستگاهی است که هوا و بنزین را به نسبت معینی مخلوط و برای انفجار در محفظه سیلندرها آماده می سازد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کاربوراتور

کاربوراتور

کاربوراتور
وسیله ای که سوخت ماشین را با هوا مخلوط و جهت سوختن مهیا می نماید
کاربوراتور
فرهنگ لغت هوشیار

کاربوراتور

کاربوراتور
کاربراتور، دستگاهی که سوخت اتومبیل را با هوا مخلوط و برای سوختن آماده می کند
کاربوراتور
فرهنگ فارسی عمید

کار بوراتور

کار بوراتور
دستگاهی است که مخلوط متناسب گاز بنزین و هوا را برای اشتعال در سیلندر ها تهیه میکند. تناسب صحیح اختلاط بنزین با هوا از حیث حجم عبارت از 18 قسمت هوا در مقابل یک قسمت بنزین است. چنین مخلوطی بسیار سریع آتش میگیرد و هیچ نوع جرمی از خود پس از سوختن باقی نمیگذارد. اگر تناسب اختلاط بنزین با هوا تغییر کند سرعت اشتعال مخلوط کم میشود و اگر از حد معین هم تجاوز کند مخلوط بهیچوجه آتش نمیگیرد سوخت آما
فرهنگ لغت هوشیار

کاربراتور

کاربراتور
دستگاهی که سوخت اتومبیل را با هوا مخلوط و برای سوختن آماده می کند
فرهنگ فارسی عمید