جدول جو
جدول جو

معنی کار

کار
آن چه از شخصی یا شیئی صادر شود، آن چه که کرده شود، فعل، عمل، پیشه، شغل، سعی و جهد، رزم، جنگ، کشت، زراعت، مسئولیت، وظیفه، گرفتاری، دشواری، وضعیت، حال، حادثه، پیشامد، صنعت، هنر، ممارس
تصویری از کار
تصویر کار
فرهنگ فارسی معین