پاپیتال پاپیتال گیاهی با گل های سبز و میوۀ سیاه که به درخت و سایر اشیای مجاور خود می پیچد و بالا می رود، شاخه های آن به هر جا بچسبد ریشه های فرعی تولید می کند، عَشَقه، لوک، جلبوب، دارسج، ازفچ، غساک، لبلاب، نیژ، نویچ، بدسگان، سَن، فژغند، فرغند فرهنگ فارسی عمید
کاپیتان کاپیتان فرانسوی پهلوان پنبه رستم نما بنگرید به کپیتن سلطان سروان، فرمانده، ناخدای کشتی، رهبر تیم ورزش فرهنگ لغت هوشیار
پاپیتال پاپیتال گیاهی است بالا رونده با برگ های درشت و ساقه های نازک، میوه عشقه دارای اثر مسهلی است ولی خالی از سمیت نیست، عشقه فرهنگ فارسی معین
کاپیتان کاپیتان سروان، فرمانده، خلبان، ناخدا، رهبر یک تیم ورزشی، سریار (واژه فرهنگستان) فرهنگ فارسی معین
کاپیتول کاپیتول کلابرگ، ساقه یا نهنجی که گل های کوچک بسیار بر روی آن قرار می گیرند مانند گل آفتابگردان، کاپیتول فرهنگ فارسی عمید