جدول جو
جدول جو

معنی کاپوت

کاپوت
روپوش فلزی موتور اتومبیل، پوشش لاستیکی بسیار نازک برای آلت تناسلی مرد در هنگام آمیزش جنسی، کاندوم
تصویری از کاپوت
تصویر کاپوت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کاپوت

کاپوت

کاپوت
روکش فلزی متحرک بر روی موتور و در جلو اتومبیل، در پزشکی پوشش پلاستیکی نازک که در موقع مقاربت جنسی برای جلوگیری از بارداری یا انتقال بیماری های عفونی روی آلت تناسلی مرد کشیده می شود
کاپوت
فرهنگ فارسی عمید

کاپوت

کاپوت
فرانسوی پوشن در خود رو، ابریشمی (غلاف حافظه گویش گیلکی) روپوش فلزی موتور اتومبیل، کروک درشکه، حفاظی از لاستیک و غیره که برای احتراز از مبتلی شدن بامراض مقاربتی در هنگام آرمش بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار

کمپوت

کمپوت
میوه ای که در شربت قند پخته شود، کنسرو این مادۀ خوراکی
کمپوت
فرهنگ فارسی عمید

کمپوت

کمپوت
میوه ای که در شربت قند یا شکر پخته شده و آن اقسامی دارد
کمپوت
فرهنگ لغت هوشیار

کاپول

کاپول
نام قدیم کشورکابل، از جاهائی که از گرشاسب اطلاعی به دست می آید بند اول فرگرد نهم وندیداد است که گوید: ’هفتمین کشوری که من اهورمزدا بیافریدم واکرته میباشد اهریمن بدکنش در آنجا خنه ثئیتی پری را که بگرشاسب پیوست بیافرید’ واکرته اسم قدیم کشور کابل است، در گزارش پهلوی اوستا این کلمه بکاپول ترجمه گردیده، اما لفظ خنه ثئیتی بقول بارتولمه ایرانی نیست و نمیدانیم معنی لغوی آن چیست، فقط اطلاع داریم که یکی از پتیاره های کابلی است که گرشاسب فریفتۀ او شده بود و در بند 5 از فرگرد 19 وندیداد نیز از او یاد شده است (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی تألیف دکتر معین ص 421)
لغت نامه دهخدا

کاپول

کاپول
ویکتور، آوازه خوان فرانسوی متولد در تولوز (1839- 1924 میلادی)، نام وی بنوعی آرایش موی سر اطلاق شده است
لغت نامه دهخدا