جدول جو
جدول جو

معنی قیظه

قیظه((قَ یا ق ظَ یا ض))
لنگ مانندی که درویشان به کمر می بستند و عورت را بدان می پوشاندند و گاهی آن را از زیر بغل چپ و راست برده به پشت گردن گره می زدند، لنگوته
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قیظه

قیظه

قیظه
ک لنگوته لنگ کوچک لنگ مانندی که درویشان بکمر می بشتند و عورت را بدان می پوشاندند و گاهی آن را زی بغل چپ و راست برده بپشت گرده گره می زدند لنگونه. توضیح این کلمه را گاه بضاد هم ضبط کرده اند
فرهنگ لغت هوشیار

قیظه

قیظه
لنگ مانندی که درویشان به کمر می بستند و عورت را بدان می پوشاندند و گاهی آن را از زیر بغل چپ و راست برده به پشت گردن گره میزدند. لنگوته. این کلمه را گاه به ضاد هم ضبط کرده اند. (فرهنگ فارسی معین از مقالات الحنفا)
لغت نامه دهخدا

قیمه

قیمه
خورشی که از گوشت ریزکرده، لپه، پیاز داغ، سیب زمینی سرخ کرده و رب تهیه می شود، گوشت خردکرده
قیمه کردن: کنایه از ریز کردن، ریزریز کردن گوشت و مانند آن
قیمه
فرهنگ فارسی عمید

قیزه

قیزه
از قازه هندی لنگوته لنگ کوچک لنکوته. یا قیزه کردن اسب. بستن اسب به وضع خاص
فرهنگ لغت هوشیار