جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قیصران

قیصران

قیصران
از الحان قدیم ایرانی، برای مِثال به جوش اندرون دیگ بهمنجنه / به گوش اندرون بهمن و قیصران (منوچهری - ۷۵)
قیصران
فرهنگ فارسی عمید

قیصران

قیصران
پارسی است نام پرده ای درخنیای باستانی کی سران پرده ایست از موسیقی قدیم: بجوش اندرون دیگ بهمنجه بگوش اندرون بهمن و قیصران
فرهنگ لغت هوشیار

قیصران

قیصران
نام پرده ای است از موسیقی. (برهان) (آنندراج) :
به جوش اندرون دیگ بهمنجنه
به گوش اندرون بهمن و قیصران.
منوچهری (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا

قیطران

قیطران
سگ دندان رشته گیاهی است از تیره شمعدانیها که علفی و یکساله یا دو ساله است و ارتفاعش بین 50 تا 60 سانتیمتر است و در اغلب نقاط اروپا و شمال افریقا و آسیا (از جمله ایران) مبروید. برگهایش دارای 1 تا 7 تقسیم دندانه دار می باشد، گلهایش سفید صورتی و یا ارغوانی است و به عنوان گیاه زینتی در باغچه ها نیز کشت می شود و به علاوه یکی از گیاهان مراتع است. انساج این گیاه به علت فراوانی که دارد به عنوان قابض و بند آورنده خون مورد استفاده قرار می گیرد ابره العجوز غزیل سگ دندان رقم لیلک بورنی
فرهنگ لغت هوشیار

قیطران

قیطران
گیاهی از تیره شمعدانی ها که علفی و یکساله یا دو ساله است. گل هایش سفید و صورتی و یا ارغوانی است و به عنوان گیاه زینتی در باغچه ها نیز کشت می شود. و بعلاوه یکی از گیاهان مراتع است. انساج این گیاه به علت تانن فراوانی که دارد ب
فرهنگ فارسی معین

قیطران

قیطران
گیاهی زینتی از تیرۀ شمعدانی با برگ های دندانه دار و گل های سفید یا ارغوانی
فرهنگ فارسی عمید

قیطران

قیطران
نوعی گل از تیره شمعدانیها که برگها و گل آن مانند گل عطری، ولی ساقه های آن ضخیم و بسیار بلند و بوی آن متعفن است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 216). گیاهی است از تیره شمعدانیها که علفی و یک ساله یا دوساله است و ارتفاعش بین 50 تا 60 سانتیمتر است. و در غالب نقاط اروپا و شمال آفریقا وآسیا (از جمله ایران) میروید. برگهایش دارای 1 تا 7تقسیم دندانه دار میباشد، گلهایش سفید، صورتی و یا ارغوانی است و بعنوان گیاه زمینی در باغچه ها نیز کشت می شود و بعلاوه یکی از گیاهان مراتع است. انساج این گاه بعلت تانن فراوانی که دارد بعنوان قابض و بندآورندۀ خون مورد استفاده قرار میگیرد. ابرهالعجوز. غزیل. سگ دندان. رقم. لیلک بورنی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

قیران

قیران
جَمعِ واژۀ قاره، کوهک خرد جدا از کوه ها، (آنندراج)، رجوع به قاره شود
لغت نامه دهخدا

قصران

قصران
رابینو آرد: قصران شاید در حوزۀ رود خانه جاجرود بوده است. علی بن کامه نایب اسپهبد شهریار بن شروین بن رستم قلعه ای در قصران در کنار جاجرودساخت. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 207)
حازمی گوید شهری است در سند. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا