قیزه قیزه از قازه هندی لنگوته لنگ کوچک لنکوته. یا قیزه کردن اسب. بستن اسب به وضع خاص فرهنگ لغت هوشیار
قیزه قیزه لنگوته. (بهار عجم) (آنندراج). - قیزه کردن اسب، بستن اسب بوضعی خاص و این از اهل زبان بتحقیق پیوسته و در هندوستان قازه به الف گویند. (بهار عجم) (آنندراج) لغت نامه دهخدا
ریزه ریزه ریز، خرد، کوچک، خرده و اندکی از چیزیریزه ریزه: خرده خرده، پاره پاره، ریزریز فرهنگ فارسی عمید
قیمه قیمه خورشی که از گوشت ریزکرده، لپه، پیاز داغ، سیب زمینی سرخ کرده و رب تهیه می شود، گوشت خردکردهقیمه کردن: کنایه از ریز کردن، ریزریز کردن گوشت و مانند آن فرهنگ فارسی عمید