معنی قیافه
- قیافه((فِ))
- اثرشناسی، شکل، صورت، اندام شخص
واژههای مرتبط با قیافه
قیافه
- قیافه
- چهره، ریخت، رخسار
قیافه
- قیافه
- صورت، هیکل و اندام شخص
قیافه
- قیافه
- مجموعه اندام و هیکل شخص، چهره، سیما
قیافه
- قیافه
- چهره، رخ، رخسار، رو، سیما، صورت، لقا، وجنه، هیئت، ژست
قیدافه
- قیدافه
- از شخصیتهای شاهنامه، نام زنی جهانجوی و بخشنده و پادشاه اندلس در زمان اسکندر مقدونی
زیافه
- زیافه
- ناسرگی
عیافه
- عیافه
- ننگ داشتن، ناخنوش داشتن خورش یا نوشاک را نخوردن بیزاری مرغوایش نیشان یا پرنده (نیشان فال)
قرافه
- قرافه
- ترسو: زن پوست درخت
قطافه
- قطافه
- غژم دانه انگورافتاده از خوشه
