جدول جو
جدول جو

معنی قهوه خانه

قهوه خانه
محلی برای نشستن، گفتگو کردن و نوشیدن چای و غذاهای ساده، چایخانه
تصویری از قهوه خانه
تصویر قهوه خانه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قهوه خانه

قهوه خانه

قهوه خانه
جایی که در آن قهوه و چای دم کرده برای فروش آماده می شود
قهوه خانه
فرهنگ فارسی عمید

قهوه خانه

قهوه خانه
جایی که قهوه و چای دم کنند و فروشند: بر در قهوه خانه مردی چند راهداری و رهنوردی چند، اداره ای که در عهد قاجارکه در آن چای و قهوه آماده می کردند: قهوه - خانه مبارکه (دربار ناصر الدین شاه) یا قهوه خانه قنبب. جایی که در آن رعایت مقررات نمی شود
فرهنگ لغت هوشیار

قوشه خانه

قوشه خانه
دهی است از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان، سکنۀ آن 126 تن. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات، لبنیات و انگور. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

میوه خانه

میوه خانه
دکان میوه فروشی. (ناظم الاطباء) دکان میوه و فواکه. (آنندراج) ، جایی که میوه در آن فراوان باشد. (ناظم الاطباء) ، در دربار پادشاهان صفوی جایگاه خاصی که اختصاص به نگهداری میوه داشته و آن راصاحب جمعی اداره می کرده است: در بیان شغل صاحب جمع میوه خانه و غیره اجناس متعلقه به میوه خانه: جز خربزه، خیار، انگور... و غیره میوه ها بالتمام است. (از تذکرهالملوک چ آقای دکتر دبیرسیاقی ص 31). صاحب جمع میوه خانه مبلغ بیست تومان مواجب و بر این موجب رسوم در وجه او مقرر است. (از تذکرهالملوک ص 96)
لغت نامه دهخدا