کمربند، (سنگلاخ)، مخفف قوران به معنی سلاح، (سنگلاخ) (فرهنگ نظام)، اسلحه، رجوع به قوران شود، ترکیب ها: - قورخانه، قورچی، رجوع به مدخلهای قورخانه وقورچی شود، ، چینۀ دیوار و اساس و بنیاد، شرر و اخگرهای ریزه است که زیر خاکستر بماند، حلقه حلقه نشستن اهل سور و جشن، مثل و کفو، نشانه ای که از طلا و نقرۀ مدور ساخته بر سر چوب قاباق نصب کنند، (سنگلاخ)
دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند، سکنۀ آن 23 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، شلغم و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
بر وزن مور، پنبه را گویند و به عربی قطن خوانند، (برهان) (ناظم الاطباء)، رجوع به قَور شود، بمعنی خصیه هم آمده است، (برهان) (ناظم الاطباء)، ظاهراً محرف غور = غر (دبه خایه)، (حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به غر شود، گره و برآمدگی در اعضا و غیر آن را نیز گفته اند، (برهان) (ناظم الاطباء)، نشانه ای که در بلندی گذارند جهت تیر انداختن، (ناظم الاطباء)